الله متعال در مواضع بسیاری در کتاب خود، خشنودیاش را نسبت به صحابه اعلام داشته، از جمله در سورهی حشر، هنگام سخن از صلح حدییبه. اما یک بار یکی از شیعهها به من گفت که قاتل عثمان نیز در این گروه [از اصحاب] بوده، در حالی که ما قاتلان او را نفرین میکنیم. من مطمئن نیستم که این تهمت علیه اصحاب صحیح است یا نه. خواهش میکنم در این باره توضیح دهید.
نکاتی دربارهی حادثهی شهادت عثمان رضی الله عنه. آیا کسی از اصحاب نیز در شهادت عثمان دست داشت؟
سوال: 239015
ستایش خدا و صلوات و سلام بر رسول خدا و خاندانش.
اولا: پیامبر ـ صلی الله علیهوآله وسلم ـ عثمان ـ رضی الله عنه ـ را از این آگاه ساخته بود که ویدچار مصیبت میشود و با شهادت از دنیا میرود و به ویتوصیه نمود که در برابر آن مصیبت صبر پیشه کند. عثمان ـ رضیالله عنه ـ نیز از پیامبرش اطاعت نمود و پیمان خود را زیرپا ننهاد.
از عایشه ـ رضی الله عنها ـروایت است که رسول الله ـ صلی الله علیه وسلم ـ فرمود: یکیاز اصحابم را برایم صدا کن گفتم: ابوبکر؟ فرمود: نه گفتم: عمر؟ فرمود: نهگفتم: پسرعمویت علی؟ فرمود: نه، گفتم: عثمان؟ فرمود: آری هنگامیکه عثمان آمد [خطاب به من] فرمود: دور شو. سپس با عثمان به راز سخنی گفت ورنگ عثمان در این حال تغییر کرد. هنگامی که حادثهییوم الدار (روز شهادت عثمان) پیش آمد گفتیم: ای امیرمومنانآیا [با آنان] نبرد نمیکنی؟ گفت: نه؛ رسول خدا ـ صلی اللهعلیه وآله وسلم ـ از من پیمانی گرفته و من بر آن پیمان شکیباییمیکنم. به روایت امام احمد (۴۰:۲۹۶). محققانِ حدیث، این روایت را صحیحدانستهاند.
و از ابوموسی ـ رضی الله عنهـ روایت است که گفت: همراه رسول خدا ـ صلی الله علیه وسلم ـ در یکیاز باغهای مدینه بودیم… سپس مردی اجازهی ورود خواست.پیامبر ـ صلی الله علیه وسلم ـ به من گفت: در را برایش بازکن و او را به بهشت بشارت ده، همراه با مصیبتی که به وی میرسد.دیدم عثمان است پس او را از سخن پیامبر ـ صلی الله علیه وسلمـ آگاه ساختم. او حمد خدای را به جای آورد، سپس گفت: الله المُستَعان.(الله یاریده است).
به روایت بخاری(۳۴۹۰) و مسلم (۲۴۰۳).
ثانیا: هنگامی که ستمگرانِاوباش او را در خانهاش محاصره کردند، صحابه به وی پیشنهاد دادند که ازاو دفاع کنند و بجنگند، اما ایشان نپذیرفت و دستور داد برگردند و اینبرای اطاعت از پیمانی بود که پیامبر ـ صلی الله علیهوسلم ـ از او گرفته بود و تا باعث کشته شدن دیگران نشود، زیرا میدانستهدف اوباش اوست نه کسی دیگر.
ابن العربی مالکی ـ رحمه اللهـ میگوید:
«زید بن ثابت آمد و گفت: انصار پشتدر هستند و میگویند: اگر بخواهی ما برای بار دوم هم انصارخداوند خواهیم بود. عثمان گفت: نیازی به این کار ندارم. دستبکشید.
ابوهریره گفت: امروز جنگیدنهمراه تو خوش است. عثمان گفت: دستورت میدهم که بیرون روی.
حسن بن علی آخرین کسیبود که از نزد وی بیرون آمد، چرا که حسن و حسین و ابن عمر و ابنزبیر و مروان با هم به نزد وی رفته بودند، پس به آنان دستور داد سلاح بگذارندو بیرون روند و در خانهی خود بنشینند.
اما ابن زبیر و مروان گفتند: ما برخود لازم میداریم که بیرون نرویم، پس عثمان در را گشود وـ بر اساس صحیحترین قول ـ بر وی وارد شدند و مرگ سیاه اورا کشت» (العواصم من القواصم: ۱۳۹-۱۴۱). [مرگسیاه لقب یکی از شورشیان است].
شهادت ایشان ـ رضی الله عنهـ در صبح جمعه دوازدهم ذی الحجهی سال ۳۵ هجری، چهلروز پس از محاصرهی ایشان رخ داد. عثمان ـ رضی الله عنه ـ در هنگامشهادت ۸۲ سال داشت.
ثالثا: الله متعال اصحاب پیامبر ـصلی الله علیه وسلم ـ را از اینکه در قتل عثمان شرکت داشته باشندپاک داشته است. هیچ یک از صحابه ـ رضی الله عنه ـ در شهادت ایشاندست نداشته و بلکه بیش از آن، حتی کسی از فرزندان صحابه نیزدر این جنایت دست نداشته و به آن خوارج متجاوز یاری نرساندهاست و همهی روایاتی که صحبت از مشارکت فرزندان صحابه مانند عبدالرحمنبن عدیس و عمرو بن الحِمق دارد، سند صحیحی ندارد.
۱- ابن کثیر ـ رحمه الله ـمیگوید: حافظ ابن عساکر روایت کرده که وقتی عثمان به کسانیکه در خانه بودند امر کرد تا بیرون روند، کسی جز خانوادهاش باقینماندند؛ آنگاه [متجاوزان] از دیوار خانه بالا رفتند و در را سوزاندند و بر ویوارد شدند. در میان آنان کسی از صحابه یا فرزندان صحابه نبودند،به جز محمد بن ابوبکر» (البداية والنهاية: ۷/ ۲۰۷).
به زودی بیان خواهیمنمود که محمد بن ابوبکر نیز در شهادت عثمان ـ رضی الله عنه ـ دست نداشته.
۲- نووی ـ رحمه الله ـ میگوید:هیچیک از صحابه در شهادت ایشان شرکت نداشتند. (شرح صحیح مسلم:۱۵/ ۱۴۸).
۳- ابن کثیر ـ رحمه الله ـدر جای دیگری میگوید: اما اینکه بعضی ازمردم میگویند گروهی از صحابه او را تسلیم [متجاوزان] نمودندو به قتل وی خشنود بودند، چنین چیزی از هیچیکاز صحابه ثابت نشده که راضی به کشتن عثمان باشند، بلکه همه این کار رابد دانستند و آنها را که در این امر دست داشتند بد میگفتند. (البدايةوالنهاية: ۷/ ۲۲۱).
۴- از شیخ عبدالمحسن العَبّادـ حفظه الله ـ پرسیده شد: آیا کسی از اصحاب در شهادت عثمان ـ رضیالله عنه ـ دست داشت؟ ایشان گفت: کسی از صحابه را نمیشناسیمکه در قتل عثمان ـ رضی الله عنه ـ شرکت کرده باشد (شرح سنن ترمذی، نوارشماره ۲۳۹).
۵- استاد محمد بن عبدالله غبان الصبحیـ حفظه الله ـ میگوید: هیچیک از اصحاب [حتی] در تحریکبه قتل عثمان ـ رضی الله عنه ـ شرکت نکرده تا چه رسد به کشتن ایشان، وهرچه در این باره روایت شده سندِ آن ضعیف است (فتنة مقتل عثمانبن عفان رضی الله عنه: ۱/ ۲۸۹).
این کتاب توسط معاونت تحقیقاتعلمی دانشگاه مدینهی منوره در عربستان سعودی منتشر شده کهبه تحقیق همهی روایات وارده در فتنهی شهادت عثمان ـ رضیالله عنه ـ پرداخته است. مولف این کتاب همچنین یک گفتگوی علمیدربارهی این کتاب با شیخ آلبانی ـ رحمه الله ـ داشته که درسلسله نوارهای سلسلة الهدی والنور به شمارهی۴۰۴ موجود است.
رابعا:
دربارهی محمد بن ابوبکر بایدبگوییم که وی اساسا صحابی نیست، و از سوی دیگرشرکت داشتن وی در شهادت عثمان و تشویق به آن نیز ثابت نشده و برخیاز علما روایاتی را صحیح دانستهاند که بر اساس آن از پشیمانیو بازگشت ایشان سخن گفتهاند.
۱- شیخ الاسلام ابن تیمیهـ رحمه الله ـ میگوید: ایشان صحابی نیست و سابقه وفضیلتی [در اسلام] ندارد… بنابراین ایشان نه صحابیاست و نه از مهاجرین و انصار… و از جملهی علما و صالحین بزرگ[و شناخته شدهی] طبقهی خود نیز به حساب نمیآید…
ایشان سپس ادامه میدهد: ازمحمد بن ابیبکر سخنی در کتب مورد اعتماد حدیث و فقه به میاننیامده است (منهاج السنة النبویة: ۴/۳۷۵-۳۷۷ به طور مختصر).
۲- ابن کثیر ـ رحمه الله ـمیگوید: «روایت کردهاند که محمد بن ابوبکر تیری رادر گوش او فرو کرد، طوری که وارد گلویش شد، اما صحیح این استکه دیگری این کار را مرتکب شد و او [یعنی محمد بن ابوبکر]پس از آنکه عثمان به وی گفت ریشی را گرفتهای که پدرت گرامیاشمیداشت این را بد دانست و چهرهی خود را پوشاند و برگشت و خواستجلوی این کار را بگیرد اما نتوانست و امر پروردگار مقدر شده و درکتاب نوشته شده بود» (البدایة والنهایة: ۷/۲۰۷).
۳- استاد محمد بن عبدالله غبان صبحیـ حفظه الله ـ میگوید: محمد بن ابیبکر در تحریک به قتلعثمان ـ رضی الله عنه ـ و نه در قتل ایشان شرکت نداشته و هر چه در اینباره روایت شده همه باطل و غیر صحیح است (فتنة مقتل عثمان رضیالله عنه: ۱/ ۲۹۰).
رابعا:
علاوه بر آنکه پیشتر در مورد شرکتنداشتن هیچ یک از اصحاب یا رضایت آنان به شهادت عثمان ـ رضیالله عنه ـ بیان شد، از گروهی از اصحاب ثابت شده که قاتلان عثمان ـ رضیالله عنه ـ را نفرین کردهاند.
۱- امام احمد در کتاب فضائل الصحابة(۱/ ۴۵۵) با سند صحیح از طریح محمد بن الحنفیةروایت کرده که گفت: «به علی خبر رسید که عائشه قاتلان عثمان را درمربد نفرین میکند. پس ایشان (یعنی علی) دستانخود را [به دعا] تا مقابل صورتشان بلند کرد و فرمود: من نیز قاتلان عثمان رانفرین میکند؛ خداوند آنان را بر تپهها و کوهها نفرین کند. و اینرا دو یا سه بار تکرار کرد».
۲- امام نووی ـ رحمه الله ـمیگوید: اما عثمان ـ رضی الله عنه ـ خلافتش به اجماع ثابت استو مظلوم به شهادت رسید و گروهی فاسق ایشان را به قتل رساندند، چراکه موجبات قتل واضح است و ایشان ـ رضی الله عنه ـ کاری نکرده بودکه قتلش صحیح باشد… بلکه ایشان را گروهی از اوباش قبایلو فرومایگان و اراذل به قتل رساندند. گروهی تشکیل دادند و از همانمصر قصد قتل وی کردند و صحابهای که [در آن هنگام در مدینه] حضورداشتند نتوانستند جلوی آنان را بگیرند، پس وی را به محاصره در آوردندو به شهادت رساندند. رضی الله عنه (شرح صحیح مسلم: ۱۵/۱۴۸-۱۴۹).
۳- شیخ الاسلام ابن تیمیهـ رحمه الله ـ میگوید: اما کسانی که در قتل وی ـ یعنیعثمان رضی الله عنه ـ دست داشتند همه خطارکار، و بلکه ستمگر و باغی و متجاوزند،و اگر تقدیر باشد که خداوند کسی از آنان را میبخشد، باز اینبه معنای عدم مظلومیت عثمان نیست (منهاج السنة: ۶/۲۹۷).
و باز میگوید: کسانی که علیهعثمان شورش کردند گروهی از اوباش مردم بودند (منهاج السنة: ۸/۱۶۴).
بر اساس آنچه گذشت میتوان دانستکه: کسی از صحابه در واقعهی شهادت عثمان ـ رضی الله عنه ـ دست نداشتهو آنانکه چنین کردند مستحق لعن و نکوهش هستند و همه نیز سرانجام به بدتریننحو کشته شدند.
امام احمد در فضائل صحابة (۱/۵۰۱) با سند صحیح از عَمرة بنت أرطأة عدویه روایتکرده که گفت: «سالی که عثمان کشته شد با عائشه به مکه رفتیم؛ از مدینهگذشتیم و مصحفی را که عثمان در هنگام شهادت بر روی پاهایشداشت، دیدیم که نخستین قطرهی خونش بر این آیهافتاده بود: فَسَيَكْفِيكَهُمُ اللّهُ وَهُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ(پس الله به زودی تو را از آنان کفایت خواهد کرد، و او شنوا و داناست)پس هیچ یک از آنان به مرگ عادی نمردند».
بنابراین دانستیم که فضیلتثابت شده برای عموم صحابه و به طور خاص برای اهل بیعت رضوان به جایخود باقی است و مستحق این قول پروردگار متعال هستند که میفرماید:
لَقَدْ رَضِيَ اللَّهُ عَنِ الْمُؤْمِنِينَإِذْ يُبَايِعُونَكَ تَحْتَ الشَّجَرَةِ فَعَلِمَ مَا فِي قُلُوبِهِمْ فَأَنزَلَ السَّكِينَةَعَلَيْهِمْ وَأَثَابَهُمْ فَتْحًا قَرِيبًا [فتح: ۱۸]
(به راستی الله هنگامی که مومنانزیر آن درخت با تو بیعت میکردند از آنان خشنود شد و آنچه در دلهایشانبود را دانست و بر آنان آرامش فرو فرستاد و پیروزی نزدیکیبه آنان پاداش داد).
بنابراین دروغ آن رافضی آشکارمیشود و مشخص میشود که وی فریب وجود برخی روایاتدر برخی کتب اهل سنت را خورده که حاکی از مشارکت برخی از صحابهیاهل بیعت رضوان در شهادت عثمان ـ رضی الله عنه ـ است اما همهی اینروایات از طرق ضعیفیا باطلنقل شده است.
یا شاید کسی که شرکتشدر شهادت عثمان روایت شده صحابی بودنش به اثبات نرسیده باشد، مانندکنانة بن بشر و حکیم بن جبَلة، و یا شرکتش در قتل عثمان ثابت نشده، ماندعمرو بن الحِمق و عبدالرحمن بن عُدیس؛ زیرا روایتی که مبنیبر شرکت آنان در شهادت عثمان است از طریق واقدی نقل شده که متروک (متهمبه دروغ) است.
برای مطالعهی بیشتردر این زمینه مراجعه کنید به کتاب العواصم من القواسم ابن العربیمالکی و کتاب فتنة مقتل عثمان بن عفان رضی الله عنه نوشتهی استادابن غبان الصبحی، و کتاب حقبة من التاریخ اثر شیخ عثمان الخمیس.
والله اعلم
منبع:
سایت اسلام سوال و جواب