رقائق (ایمانیات)
یادآوری نعمتها با قلب و زبان و اعضای بدن است
پروردگار ما سبحانه و تعالی در قرآن کریم ما را امر نموده تا نعمتهایش را یادآور شویم و سپس نعمتهای پرشماری را ذکر فرموده است، مانند این سخن الله متعال که: يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اذْكُرُوا نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ جَاءَتْكُمْ جُنُودٌ فَأَرْسَلْنَا عَلَيْهِمْ رِيحًا وَجُنُودًا لَّمْ تَرَوْهَا ۚ وَكَانَ اللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرًا [احزاب: ۹] (ای کسانی که ایمان آوردهاید نعمت الله را بر خود یادآور شوید آنگاه که لشکرهایی به سوی شما آمدند پس بر آنان تندبادی و لشکرهایی که آنها را نمیدیدید فرستادیم و الله به آنچه میکنید بیناست). سوال من این است: یادآوری نعمت چنانکه پروردگارمان امر نموده چگونه است؟ آیا منظور ذکر نعمت در برابر مردم و سخن گفتن از آن است یا منظور فقط یادآوری است، یا چیز دیگر؟ الله به شما جزای خیر دهد.چون در نمازش خشوع نداشته دچار شک شده است
خواهش میکنم به من بگویید چطور میتوانم طاعت الله را دوست بدارم و از آن لذت ببرم؟ هر بار خارجیهایی که مسلمان شدهاند را میبینم که چگونه خداوند آرامش را در دلهایشان انداخته گریه میکنم چون میخواهم مانند آنها باشم و حتی وقتی سخنرانیها و داستانهای پیامبران و قرآن را میشنوم گریه میکنم و به مرگ و دیدار با الله فکر میکنم. گریه میکنم اما یک ساعت یا دو ساعت پس از شنیدن قرآن و سخنرانیهای دینی به همان حالی که بودم برمیگردم و در مورد نمازم و خیلی موارد دیگر سهلانگاری می کنم و این شک به دلم میافتد که دارم از دینم دور میشوم و مرتد خواهم شد. شکهای بسیاری به سرم میآید و نمیتوانم از دست آن خلاص شوم. مدتی قبل وقتی با دوستانم بیرون میرفتم منتظر این میشدم که کی به خانه میرسم و دو رکعت نماز میخوانم؛ چون نماز را خیلی دوست داشتم و الان هم میخواهم به همان حال برگردم اما نتوانستم و حتی وقتی نماز میخوانم عجله میکنم و احساس میکنم در حال فروپاشی هستم. من مطمئنم که دین اسلام همان دین حق است و میترسم در حالی بمیرم که شک کمی در دلم باقی مانده و اسلامم پذیرفته نشود.