رابطهی میان دو جنس
بخاطر من میخواهد اسلام بیاورد
من دختر مسلمانی هستم که از طریق اینترنت با پسری مسیحی آشنا شدم. او به من گفت که میخواهد برای ازدواج با من مسلمان شود و هنگامی که پدرش دانست او قرآن میخواند و به نزد مشایخ میرود از او خشمگین شد و از خانه بیرونش کرد و از دانشگاه بیرون آورد و او الان جایی برای زندگی ندارد. به او گفتم که کسی که میخواهد مسلمان شود باید این کارش برای پیروی از حق باشد و برای الله باشد نه کسی دیگر، اما او اصرار دارد که با من در ارتباط باشد و من نمیتوانم با او ارتباط برقرار کنم و میترسم اگر این را به او بگویم از اسلام دور شود و گناهش بر گردن من باشد و من سبب این دوری او از اسلام و اختلاف او با پدرش باشم. بگویید چکار کنم؟دل سپردهٔ مردی شده و منتظر است که به خواستگاریاش بیاید
زن مطلقهای نمیخواهد ازدواج کند مگر با مردی که آرزوی او را دارد و نمیخواهد برای کسی دیگر جز او باشد و سالها او را در سکوت دوست دارد و به او پیشنهاد ازدواج داده و آن مرد هم به او گفته که مناسب اوست اما مشکلی خصوصی دارد که نمیتواند برای خواستگاری از او پیشقدم شود اما آن دو هیچ قولی به هم ندادهاند بلکه آن زن تصمیم گرفته که منتظرش باشد تا آنکه امکان خواستگاری برایش مهیا شود. آیا این کار جایز است؟ آیا گناهی بر اوست با وجود آنکه هیچ رابطهای بین آن دو نیست و آن مرد از خویشان اوست؟آیا در یک دانشگاه مختلط در شهر خودشان درس بخواند یا در یک دانشگاه غیر مختلط در شهری دیگر بدون وجود یک محرم؟
من میان ماندن بدون محرم در یک کشور مسلمان عربی برای تحصیل در یک دانشگاه غیر مختلط و ماندن در سرزمین خودم که یک کشور عربی مسلمان (اما کمتر مذهبی) است و تحصیل در یک دانشگاه مختلط که در آن منکرات و مشکلات شرعی وجود دارد ماندهام. (هرچند عموی رضاعی من در همان شهر زندگی میکند اما او در حق ما کم توجه است). کدام یک از دو مورد را انتخاب کنم؟ متاسفانه من نمیتوانم با خانوادهام بمانم مگر آنکه به آن دانشگاه مختلط بروم، چون همهٔ دانشگاههای کشور ما مختلط است و پدرم هم به شدت مخالف ماندن در خانه و ترک تحصیل است و متاسفانه پدر و مادر من مذهبی نیستند. در این حالت چکار کنم؟تحصیل و تدریس در مدارس مختلط
مشکلی دارم که مرا بسیار متحیر کرده و به فکر فرو برده است. تقریبا دو ماه است که توانستهام از امتحانات تدریس در مرحلهٔ دبیرستان با موفقیت عبور کنم و اکنون در مدرسهٔ تربیت معلم زبان انگلیسی هستم. من در یک بخش مختلط درس میخوانم که ۱۵ دانش آموز پسر و ۱۵ دانش آموز دختر دارد. پس از آن به عنوان معلم در یکی از دبیرستانها مشغول خواهم شد. این دبیرستانها هم مختلط است. چیزی که مرا به حیرت فرو برده این است که من میدانم که اختلاط حرام است و مرد باید چشمان خودش را حفظ کند اما در دل میگویم که کشور ما مانند دیگر کشورهای اسلامی نیست و اهل دین و استقامت باید در این مناصب حضور داشته باشند تا راه را بر اهل بدعت و گناهکاران ببندند و جا را برایشان تنگ کنند. اکنون نمیدانم که آیا برای کاری که میکنم پاداش دارم یا آنکه شیطان دارد این را برایم زیبا جلوه میدهد و در دلم این توهم را ایجاد کرده که تمام فکر و ذکر من نشر دعوت و سود رساندن به مسلمانان و راهنمایی آنان به سوی عقیدهٔ خالص و درست است. من قناعت دارم که تدریس زنان توسط یک مرد نامحرم بدون هیچ پرده و مانعی میان آنها جایز نیست اما آیا در صورتی که سکولارها و صوفیها و دیگران بیشتر مجالها را اشغال کردهاند کار من ضروری نخواهد بود؟پسری را دوست دارد و آن پسر از او خواسته با او بیرون بیاید. چکار کند؟
از شما درخواست کمک دارم. من جوانی را دوست دارم و از من خواسته با او بیرون بروم اما نمیدانم به او چه بگویم. من حیرت زده هستم و از شما تقاضا دارم کمکم کنید.آیا عشقی که به ازدواج منجر میشود حرام است؟
عشقی که قرار است به ازدواج منجر شود حرام است؟تفاوت میان دوست داشتن و روابط حرام
دختری ۲۴ ساله هستم. بیپرده بگویم انسان پاک و پایبندی را دوست دارم، یک دوستی خالی از قرار و ملاقات. او به من وعدهی ازدواج داده و از آنجایی که شرایط مالی مناسبی ندارد از من خواسته تا منتظرش بمانم. پنهان نمیکنم که چند بار با من تماس گرفته اما از او خواستم که دیگر با من تماس نگیرد چون با وجود اینکه دوستش دارم اما به این کار راضی نیستم و احساس میکنم این محبت دارد وارد مسیر اشتباهی میشود. او نیز پذیرفت و به نظرم احترام گذاشت. اکنون او هر چند وقت یک بار از طریق اینترنت برایم پیام میفرستد تا از کارهایش مطلع باشم. یک سال از این موضوع میگذرد اما او اوضاع مالی دشواری دارد. من این شخص و خانوادهاش را میشناسم و خانوادههای ما رابطهی خوبی با هم دارند و گواهی میدهم که او را در راه الله دوست دارم و مطمئنم او نیز همین احساس را در مورد من دارد اما مشکل من این است که تاکنون هشت خواستگار داشتهام که همه را رد کردهام و پدرم از این کارم ناراضی است اما من منتظر او هستم. اکنون نمیدانم که آیا این کار من حلال است یا حرام؟ من الحمدلله نمازهای فرض و سنت و نفل را به جا میآورم و حتی نماز شب میخوانم و میترسم که همهی پاداش من از بین برود، بنابراین چه کار کنم؟ آیا دوست داشتن [یک مرد] کار پاک و عفیفانهای است؟ و آیا این دوست داشتن من حلال است یا حرام؟رابطهٔ زن با کسی که از او طلاق گرفته چگونه باید باشد؟
آیا برای من جایز است که با شوهر سابقم گاه به گاه همراه با فرزندانمان بیرون برویم به این هدف که مانند همهٔ کودکان با والدینشان یکجا شوند؟ این یکجا شدن در اماکن عمومی خواهد بود. پدر آنان نماز نمیخواند، آیا خرجی او برای فرزندانش حرام است؟