عقيدة
اندیشه در اسلام
در یکی از سایتهای ملحدها خواندم که اسلام از اندیشه و تفکر باز میدارد. امیدوارم به این شبههآیا آنزیم «تلومراز» میتواند از مرگ جلوگیری کند؟
دربارهٔ آنزیم تلومراز (اکسیر زندگی) گفته شده که میتواند انسان را از مرحلهٔ پیری به جوانی برگرداند و سلولهای عصبی را که در حالت پیشفرض قابل تجدید و نوسازی نیست از نو بسازد و به این شکل میشود جاودانگی را عملی کرد و در نتیجه به قدرت خداوند در میراندن انسانها دست درازی کرد. در ویدیویی از یکی از کانالها دیدم که یکی از پزشکان میگفت: این دارو هماکنون به شکل قرص موجود است. حکم چنین کاری چیست؟پاسخ به کسی که میگوید عبادت از هر کسی بدون در نظر گرفتن عقیدهاش پذیرفته میشود
آیا این درست است که هر عبادتی بدون در نظر داشتن اعتقاد انجام دهندهاش پذیرفته میشود؟همهٔ خیر در پیروی و تسلیم در برابر دستورات خداوند است
خداوند متعال در نقل داستان موسی میفرماید: قَالَ هِيَ عَصَايَ أَتَوَكَّأُ عَلَيْهَا وَأَهُشُّ بِهَا عَلَىٰ غَنَمِي وَلِيَ فِيهَا مَآرِبُ أُخْرَىٰ (۱۸) قَالَ أَلْقِهَا يَا مُوسَىٰ (۱۹) فَأَلْقَاهَا فَإِذَا هِيَ حَيَّةٌ تَسْعَىٰ [طه: ۱۸ ـ ۲۰] (گفت: این عصای من است بر آن تکیه میدهم و با آن برای گوسفندانم برگ میتکانم و کارهای دیگری هم برای من از آن برمیآید (۱۸) فرمود: ای موسی آن را بینداز (۱۹) پس آن را انداخت وناگاه ماری شد که به سرعت میخزید). پرسش من دربارهٔ تفسیر این آیه است. به نظر من پس از آنکه موسی اهمیت عصا برای خودش را توضیح داد، هنگامی که خداوند امر کرد تا آن را بیندازد آن را فورا به زمین انداخت که دال بر اطمینان کورکورانه به خالق است و اینکه انسان میتواند به مجرد اطمینان به اینکه خداوند دستوری را به او داده از چیزی که دوستش دارد و برایش بسیار مهم است دل بکند، زیرا با این اطمینان و با دست کشیدن از چیزی مهم در راه طاعت الهی، خداوند خیر و منافع بیشتری را به او باز خواهد گرداند. آیا این حرف درست است یا خیر؟آیا باید در همهی امورمان کارها را به خداوند سپرد؟
در یکی از سخنرانیهای شیخ شعراوی شنیدم که میگفت: جعفر صادق میگوید: تعجب میکنم از کسی که مردم علیه او نیرنگ کردهاند و به این سخن الله متعال پناه نبرده است که: وَأُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبَادِ (وکارم را به الله میسپارم، همانا الله نسبت به بندگان بیناست). آیا این سخن تنها در مورد مکر و نیرنگ مردم صادق است؟ یا میتوان آن را در مورد دیگر معانی نیز به کار برد؟ و آن چیست؟ و آیا جایز است که کارم را مثلا در مورد تربیت فرزندانم به الله بسپارم و اینکه محبتش را برای آنان محبوب بگرداند؟با پدرش و عمههایش حرف نمیزند و نماز نمیخواند و به خداوند گمان بد دارد
حکم کسی که به سبب رفتار بد پدرش و روابط حرام او با زنان و انجام ندادن وظایفش در قبال خانواده و چند بار طلاق دادن مادرش با او قطع رابطه کرده و با عمههایش که در حق مادرش بدی کردهاند رفت و آمد ندارد چیست؟ البته اگر آنها را در خیابان ببیند به آنها سلام میکند. او به سبب این مشکلات با همکارانش هم حرف نمیزند ولی با این وجود در دلش نسبت به آنان کینهای ندارد. او همچنین نماز نمیخواند و همیشه میگوید خداوند نمازش را نمیپذیرد چون نمازهای پنجگانه را در مسجد نمیخواند و پیوند خویشاوندی را قطع کرده و با بعضیها چون به او بدی کردهاند حرف نمیزند و آنها را نمیبخشد.دلایل شرعی مبنی بر معذور بودن جاهل در مسائل شرک و کفر
آیا جاهل در مسائل کفر و شرک نیز معذور است؟ میدانم که شما در سایتتان گفتهاید او معذور است؛ اما می خواهیم دلایل تفصیلی مبنی بر عذر جاهل در مسائل عقیدتی و شرک و کفر را به تفصیل بدانم.همهی موحدان وارد بهشت میشوند؛ بنابراین چرا باید مسلمانان عمل خیر انجام دهند؟
یکی به من گفت: من از شیخ عدنان ابراهیم شنیدم که میگفت: همهی مسلمانان وارد بهشت میشوند؛ بنابراین هر کاری دلت میخواهد بکن! بعد به من گفت: وقتی همه بهشتی هستیم چرا باید نماز بخوانیم؟دربارهی مسالهی عذر به سبب جهل
من خویشاوندی از یکی از فرق صوفیه دارم که هر چه شیخشان به آنها بگوید انجام میدهند و معتقدند که او اهل علم است و کارهایی انجام میدهند که تحت شرک اکبر قرار میگیرد اما این را از روی تاویلاتی که خود دارند انجام میدهند. آنان زبان عربی نمیدانند اما میتوانند ترجمهی معانی قرآن را به زبان خودشان بخوانند ولی نمیخوانند. من خواندهام که مسلمان اگر میتواند قرآن بخواند در مورد شرک اکبر معذور نیست ـ یعنی اگر در محیطی که زندگی میکند امکان دسترسی به قرآن داشته باشد ـ یا به علما دسترسی داشته باشد و بتواند از آنان سوال کند. در این حالت آیا واجب است که آنان را کافر بدانم؟ یا آیا واجب است که نسبت به تکفیرشان هشدار دهم؟ضوابط تاویلی که باعث کفر شخص نمیشود و برخی نکات در این مساله
در سایت مبارکتان به خوبی و طی فتواهای متعدد دربارهی عذر به جهل و چگونگی اقامهی حجت توضیح دادهاید، اما ضابطهی واضحی دربارهی کسی که تاویل میکند در این سایت نیافتم. خودم دربارهی این مساله مطالعه کردم، اما در مورد تطبیق ضوابطی که علما برای آن مشخص کردهاند نوعی تناقض میبینم. مثلا برخی از علما گفتهاند: اگر تاویل آنها از منظر لغت قابل توجیه باشد آنان را معذور میدانیم، اما اگر به هیچ وجهی در لغت پذیرفته نباشد معذورشان نمیدانیم و تکفیرشان میکنیم، اما وقتی به تطبیق این قاعده بر اشاعره که استوی را به استولی تاویل میکنند میرسیم، گفته میشود: این تاویل هیچ وجهی در لغت ندارد، اما با این وجود کسانی که علو پروردگار را انکار میکنند کافر دانسته نمیشوند، حال آنکه شیخ الاسلام ابن تیمیه از ابوحنیفه تکفیر کسانی را که علو الله را انکار میکنند نقل کرده است. دربارهی تکفیر بسیاری از فرقهها از جمله جهمیه و قدریه توسط علما توضیح دهید. و آیا ثابت شده که کسی از علما اشعریها را کافر دانسته باشد؟دربارهی عقیدهی امام ابوحنیفه نعمان رحمه الله
آیا عقیدهی امام ابوحنیفه اشکالی دارد؟ چون از بعضی مردم شنیدم که به عقیدهی ایشان ایراد میگیرند. لطفا در این باره توضیح دهید.آیا در عقیده به احادیث آحاد استناد میشود؟
از یکی شنیدم که میگفت: عقاید با احادیث آحاد ثابت نمیشود، زیرا حدیث آحاد فقط ظن (گمان) را میرساند و یقینی نیست. پاسخ شما چیست؟نصیحتی برای فالگیری که فال قهوه میگیرد
زنی هست که فال قهوه میگیرد و آدرس خود را در یکی از مجلات زرد گذاشته است. امیدوارم نصیحتی خطاب به ایشان بگویید.کارهایی که باعث خارج شدن فرد از اسلام میشود
چه کارهایی است که اگر مسلمان مرتکب آن شود از دین خارج میگردد؟شروط عمل صالح
چه شروطی باید در یک کار فراهم باشد تا عمل صالح به شمار آید؟کفر و انواع آن
در پاسخ به سوال شماره 12811 خواندم کفر اکبر که باعث خارج شدن فرد از اسلام میشود چند نوع است؛ خواهش میکنم مساله را با مثال توضیح دهید.شروط عمل نیک
چه وقت خداوند عمل بنده را قبول میکند؟ و شروط عمل نیکی که نزد الله پذیرفته میشود چیست؟مذهب اهل سنت دربارهی صحابه و امامت ابوبکر صدیق
دلیل شما برای اینکه امام علی (علیه السلام) را پس از پیامبر محمد (علیه السلام) رهبر نمیدانید چیست؟ارکان اسلام
ممکن است ارکان اسلام را برایم توضیح دهید؟آیا گناه تاثیری بر زندگی خانوادهٔ گناهکار خواهد داشت؟
پدرم میگوید که او مرتکب گناهی شده که بر همهٔ خانواده اثر بد گذاشته و بعدها باعث شده زندگی سختی داشته باشند مانند از دست دادن ثروت به سبب سرقت یا پرداخت جریمه. آیا ممکن است اینها به سبب گناهان او باشد؟ این به نظر درست نمیآید؛ مگر ممکن است که خداوند همهٔ بچهها را به سبب گناه پدر و مادرشان تنبیه کند؟