آیا عقیدهی امام ابوحنیفه اشکالی دارد؟ چون از بعضی مردم شنیدم که به عقیدهی ایشان ایراد میگیرند. لطفا در این باره توضیح دهید.
دربارهی عقیدهی امام ابوحنیفه نعمان رحمه الله
سوال: 158755
ستایش خدا و صلوات و سلام بر رسول خدا و خاندانش.
امام ابوحنیفه نعمان بن ثابت کوفی، بدون شک امامیاز ائمهی مسلمان است که اهل علم بر امامت و جلالت و مقام و منزلتایشان اتفاق دارند.
علی بن عاصم میگوید: اگر علم ابوحنیفه رابا علم اهل زمانش مقایسه کنند بیشک بر آنان برتری مییابد.
ابن مبارک ـ رحمه الله ـ میگوید: ابوحنیفهفقیهترین مردم است.
شافعی ـ رحمه الله ـ میگوید: مردم در فقهعیال (وابستهی) ابوحنیفه هستند.
خریبی ـ رحمه الله ـ میگوید: فقط حسودیا جاهل از ابوحنیفه ایراد میگیرد.
ذهبی ـ رحمه الله ـ رحمه الله میگوید: امامت درفقه و ظرایف آن از آن ابوحنیفه است و در این شکینیست، و اگر روز نیازمند دلیل باشد دیگر هیچچیز در ذهن مردم به صحت نخواهد رسید. سیرت وی رامیتوان در دو مجلد نگاشت. خداوند از او راضی باد و رحمتش کند.ایشان در سال ۱۵۰ در حال پایداری و با شهادتاز دنیا رفت. (سیر أعلام النبلاء: ۶/ ۳۹۰ –۴۰۳).
عقیدهی امام ابوحنیفه در باب توحید و اثباتصفات و رد بر جهمیها و در باب تقدیر و صحابه رضی الله عنهم ودیگر مسائل بزرگ ایمان موافق با راه و روش سلف و دیگر امامانمذاهب است، به جز چند کلمهی کوچک مانند سخن ایشان درباره زیادو کم نشدن ایمان و سخن ایشان دربارهی ایمان که آن راتنها راست شمردن با دل و اقرار با زبان میداند و عمل را از حقیقتایمان خارج میداند؛ هر چند سخن ابن عبدالبر و ابن ابی العز دراین مورد گونهای است که انگار ایشان از این عقیدهشانبازگشتهاند.
مراجعه نمایید به اعتقادالأئمة الأربعة (صفحهی ۳ – ۸) نوشتهی دکتر محمد بنعبدالرحمن الخمیس.
شیخ الاسلام ابن تیمیه ـ رحمه الله ـ میگوید:همهی امامان مشهور صفات الله متعال را اثبات میکنند و میگویندقرآن کلام الله است و مخلوق نیست و میگویند الله در آخرتدیده میشود؛ این مذهب صحابه و کسانی است که بهنیکی از آنان پیروی کردهاند، چه از اهل بیت و چهدیگران، و این مذهب امامان مورد پیروی است، همانند مالکبن انس و ثوری و لیث بن سعد و اوزاعی و ابوحنیفه وشافعی و احمد بن حنبل و اسحاق… (منهاج السنة النبویة: ۲/۵۴).
عقیدهی طحاوی که توسط ابوجعفر طحاویحنفی ـ رحمه الله ـ نوشته شده جز در برخی موارد اندک بر راه و روش اهلسنت است، به همین سبب میان علمای مسلمان و شاگردان آنان رواجداشت تا جایی که امروزه در بسیاری از دانشگاهها و مساجدو مراکز علمی تدریس میشود.
طحاوی در مقدمهی این کتاب میگوید:
این بیان عقیدهی اهل سنت و جماعت بر اساسمذهب فقهای امت: ابوحنیفه نعمان بن ثابت کوفی و ابویوسفیعقوب بن ابراهیم انصاری، و ابوعبدالله محمد بن حسنشیبانی ـ رضوان الله علیهم اجمعین ـ و اعتقاد آنان در اصولدین است که بر اساس آن دین پرورگارش را ادا میکنند.
اما از آنجایی که بسیاری از پیروانامام ابوحنیفه [در قرون متاخر] بر مذهب اشعریها وماتریدیها بودند بسیاری از موارد مخالف با عقیدهیسلف و بلکه مخالفت با اعتقاد خود امام حنیفه وارد این مذهب شده است.به همین سبب بسیاری از اعتقاداتی که به ابوحنیفهنسبت داده میشود از ایشان ثابت نیست و بلکه سخن برخی ازپیروان مذهب اوست.
ابن ابی العز حنفی ـ رحمه الله ـ میگوید:
ظاهر آن است که این مواردِ مخالف [با عقیدهی سلف]از ابوحنیفه ثابت نشده، بلکه از برخی اصحاب [مذهب] است چرا که غالب آنساقط [و بی ارزش] است و ممکن نیست ابوحنیفه به آن راضیباشد. (شرح العقیدة الطحاویة: ۲۲۶).
شیخ ابن جبرین ـ رحمه الله ـ میگوید: ابوحنیفهو امامان چهار مذهب از خط سلف خارج نشدهاند، جز اینکه ناگزیر هریک از آنان دارای اشتباهاتی اندک هستند اما پیروان دریک وادی و امامان در یک وادی دیگرند.
بنابراین واجب است در مورد امامان مسلمانی که بر عدالت وجلالت و امامات آنان در دین [میان مسلمانان] اتفاق نظر است، ازبیان سخنانی که حاوی ایراد و توهین استخودداری شود، چرا که گوشت علما مسموم است و هر کس سخنش پذیرفتهیا رد میشود مگر رسول الله ـ صلی الله علیه وسلم ـ [کههمهی سخنانش پذیرفته میشود]. برای مسلمان همینکافی است که عقیدهی صحیح را بداند و از آنپیروی نماید و هر آنچه در مخالفت با آن است را کنار بگذارد وسخنی نگوید که چه بسا طعنه یا توهین به یکیاز فضلای امت و صالحان و علمای آن به حساب آید.
هنگامی که ذهبی و ابن کثیر و دیگران مورخاناهل سنت شرح حال امام ابوحنیفه را نوشتند هیچ مسالهای را کهموجب کسر شأن این امام شود ذکر نکردهاند، چرا که امام احمد و دیگرانبر این نظر هستند که این [عقاید] از امام ابوحنیفه ـ رحمهالله ـ ثابت نشده و سپس این قضیه را مختومه اعلام کردهاند و امر آنانبر مقدم بودن امام ابوحنیفه و شهرت ایشان در امامت مستقر ماند.
شیخ عبدالرحمن المعلمی ـ رحمه الله ـ دربارهیکسانی که اینگونه مسائل را [در ایراد بر امام ابوحنیفه]یادآوری میکنند میگوید:
مقتضای حکمت در پیروی از چیزی است کهاهل علم از حدود هفتصد سال پیش به آن اقرار نمودهاند، یعنی پردهانداختن بر آن احوال و تبادل ثنا و ستایش (التنکیل: ۱/۱۰۱).
بر این اساس هیچکس اجازه ندارد در عقیدهیامامی از ائمهی مسلمین مانند ابوحنیفه ـ رحمه الله ـ که مسلمانانبه علم و فضل وی شهادت دادهاند طعن وارد سازد و هر که چنین کندسزاوار مجازاتی است که او و امثال او را از این کار زشت باز بدارد.
برای مطالعهی بیشتر در این زمینه بهکتاب أصول الدين عند الإمام أبي حنيفة نوشتهیدکتر خمیس ـ حفظه الله ـ مراجعه کنید.
برای شناخت بیشتر دربارهی مذهب امامابوحنیفه ـ رحمه الله ـ پاسخ سوال شمارهی (46992) را بخوانید.
والله اعلم.
منبع:
سایت اسلام سوال و جواب